جدول جو
جدول جو

معنی گرگ درق - جستجوی لغت در جدول جو

گرگ درق
(گُ)
دهی است از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری بخش و 9 هزارگزی شوسۀ میانه و تبریز. هوای آن معتدل، دارای 906 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ دَ)
دهی است از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان، واقع در 21000گزی شمال اسدآباد و 3000گزی شمال خاور پیرملو. هوای آن سردو دارای 160 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و انگور است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ دَ رَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 7هزاروپانصدگزی شمال قره آغاج و 23هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. این ناحیه کوهستانی با آب وهوای معتدل است. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات و نخود و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جاجیم بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ دَرْ)
دهی جزء دهستان دیزمارخاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 38 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه 129 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ)
دهی است از دهستان نودان بخش کوه همره نودان شهرستان کازرون واقع در 9000گزی شمال خاور نودان و در دامنه. دارای 181 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و قالی و گلیم بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 24 هزارگزی شوسۀ تبریز به اهر. کوهستانی و معتدل و سکنۀ آن 167 تن. آب آن از چشمه است. محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ رِ)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی، واقع در چهل هزاروپانصدگزی شمال باختری خوی و سه هزاروپانصدگزی جنوب باختری شوسۀ خوی به سیه چشمه. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر سالم و دارای 2490 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است و از راه ارابه رو میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ / دُو)
کنایه از دویدن آهسته و بسرعت رفتن و پویه کردن و قطره زدن باشد و به عربی هروله گویند. (برهان). گرگ پوی. گرگ تاز:
کهنه گرگاویی برابر داشت
کرد در پای و گرگ دو برداشت.
جامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ دُ)
عمودالصبح. ذنب السرحان. دم گرگی. صبح کاذب
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ رَ)
دهی است از دهستان کلیبر بخش شهرستان اهر واقع در7هزارگزی جنوب کلیبر و 4هزارگزی راه شوسۀ اهر به کلیبر. هوای آن معتدل و دارای 165 تن سکنه است. آب آن از دو رشته چشمه و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ گُ)
دهی است از دهستان آجرلو از بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 46هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 14هزارگزی خاور راه شوسۀ صائین دژ به میاندوآب واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 10 تن است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در7000گزی خاور روانسر و 2000گزی شمال قلاین. هوای آن سرد دارای 226 تن سکنه است. آب آنجا از روانسر تأمین میشود. محصول آن غلات لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. تابستان از روانسر ممکن است اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرگ یراق
تصویر گرگ یراق
گرگ زینه، پشتیبان
فرهنگ لغت هوشیار
مانند گرگ دویدن هروله: کهنه گر گاویی برابر داشت کرد در پای و گرگ دو برداشت. (جامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرگ دم
تصویر گرگ دم
صبح کاذب عمودالصبح دم گرگی
فرهنگ لغت هوشیار
دره ای در منطقه هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی